ابتدا بخوانید از سیاست و عملکرد روسها:
پلنگ قفقاز (یا همان پلنگ ایرانی)Persian Leopard در سال1920 به علت شکار بی رویه از کوهای قفقاز در نزدیکی جنوب روسیه ناپدید شد.در بخشی از تلاش برای احیاء نسل این پلنگ Vladimir Putin نخست وزیر فعلی روسیه دو قلاده لئوپارد نر را به عنوان پیشکشی و هدیه از ترکمنستان دریافت کرد و همان موقع گفت که امیدوار است بتواند از ایران هم پلنگ بگیرد.
پوتین در سال قبل دوقلاده پلنگ ترکمن را در محیط وحش رها سازی کرد و حالا این دو پلنگ ماده احتیاج به دو پلنگ نر برای تولید مثل داشتند،بررسی های روسها پیرامون پلنگ های ایرانی و ترکمن ادامیه یافت(لئوپارد های ایرانی در ناحیه مرزی دو کشور زیست میکنند).
جالبه بدونید که در اون روزها،روسها موضع گیری های سختی در مورد برنامه صلح آمیز هسته ای کشورمون داشتند،با این حال Peskov سخنگوی پوتین اعلام کرد که: این موضوع نمیتونه سدی در برابر دریافت گربه های وحشی ایرانی باشه.
وبدین ترتیب روسیه طی درخواستی از ایران خواستار کمک ایران برای احیاء نسل پلنگ قفقاز شد و با موافقت ایران با این انتقال(همراه با انتقال ببرهای روسی) انجام شد،بدون اینکه زمینه سازی زیستی مناسبی از جانب ایران پیش بینی شده باشه!!!
و اکنون
ببر نر وارداتی به ایران که با مرگ خود پروژه 5 میلیارد تومانی را پایان داد حتی از دیدن "تصویر " خود در استخر هم وحشتزده میشد، ببر دستآموزی که عنوان احیاکننده نسل "ببر مازندران " را با خود به یدک میکشید.
به گزارش فارس، ببر نر سیبری که اردیبهشت امسال به ایران وارد شد حاصل تفاهمنامه مشترک سازمان محیط زیست ایران و روسیه بود برای احیای نسل منقرض شده "ببر مازندران"
محیط زیست برای ورود 2 قلاده ببر از سیبری پروژهای را تعریف کرد که رئیس سازمان محیط زیست بودجه مورد نیاز برای آن را 5 میلیارد تومان اعلام کرد.
ببرهای روسی که مسئولان سازمان محیط زیست آنها را به چشم قهرمانان زنده کردن یک نسل منقرض شده میدیدند، به چشم کارشناسان حیات وحش تنها حیواناتی دستآموز و غیروحشی بودند که پس از گذشت 8 ماه از انتقال آنها به ایران (باغ وحش پارک ارم تهران) با مرگ ببر نر، پیشبینیهای کارشناسان حیات وحش درست از آب درآمد و ببر نر با یک "بیماری " جان داد، "ایدز گربهسانان "، "مشمشه " و شاید بیماری ناشی از خوردن "گوشت خر ".
ببر نری که صبح روز پنجشنبه (9 دی) در باغ وحش پارک ارم جان داد همان ببری بود که محمدباقر صدوق، معاون محیط طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیط زیست، اول خردادماه اعلام کرد: ببر نر از دیدن تصویر خود در استخر وحشت زده میشود.
با فرض اینکه سازمان محیط زیست قادر است از "ببر سیبری " برای ما "ببر مازندران " احیا کند آیا سرمایهگذاری 5 میلیارد تومانی روی ببر "غیرطبیعی " که حتی از دیدن تصویر خودش هم وحشت میکند، منطقی است؟ آیا بهتر نبود ببرهایی که سازمان محیط زیست در مقابل ارائه 2 قلاده پلنگ به روسیه، تحویل گرفته است کمی کارشناسیشده انتخاب میشد تا با کمترین ناملایمت محیطی از پای درنیاید؟ موضوعی که معاون محیط طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیط زیست یک ماه پس از ورود این ببرها به آن اشاره کرد: ببر ماده از جنگل گرفته شده است ونسبت به ببر نر وحشی است " یعنی ببر نر از کجا آمده است غیر از این است که در محیطی "پاستوریزه " رشد پیدا کرده و آسیبپذیر است؟
حساسیت و آسیبپذیری که بالاخره پنجشنبه هفته گذشته با مرگ این ببر نر علنی شد.
پیشبینی موفقیت 100 درصدی طرح به کجا انجامید؟
--------------------------------------------------------------------
هوشنگ ضیائی؛ مسئول پروژه احیای ببرهای مازندران پیشبینی میکرد که پروژه احیای ببرهای مازندران از ببرهای سیبری 100 درصد به موفقیت بینجامد. ضیائی معتقد بود: در صورتی که همه حمایت کنند و با توجه به اقدامات رئیس سازمان حفاظت محیط زیست، پیشبینی میکنم 100 درصد طرح با موفقیت انجام شود.
وی با اشاره به این که ببرها در 5 سالگی میتوانند جفتگیری کنند، امیدوار بود "ببرهای سیبری 2 سال دیگر بچهدار شوند. "
این در حالیاست که اسماعیل کهرم، دکترای حیات وحش و کارشناس بینالمللی حیات وحش از همان روز اول انتقال این ببرها به ایران اعلام کرد: ژن ببر مازندران 100 درصد احیا نمیشود.
به گفته وی این ببرها در "اسارت " رشد کردهاند و سازمان محیط زیست میخواهد از آنها ببر مازندران را احیا کند در حالی که ببر در قفس و اسارت احیا نمیشود و اگر حیوانی در قفس افتاد دیگر وحشی نیست. گونههای جانوری وحشی باید حداقل هفتهای دو شکار به شکل طبیعی داشته باشند که ما در ایران جایی نداریم که دو قلاده ببر را به صورت طبیعی نگه داریم تا بتوانند به شکل طبیعی تغذیه کنند.
این دکترای حیاتوحش معتقد است: اقدام سازمان محیط زیست در انتقال ببرهای سیبری به ایران در سطح باغوحشها است نه در حد یک سازمان محیط زیست.
ایران در ابتدای قرن بیستم یعنی 110 سال پیش 8 گونه ببر داشت که 3 گونه از آنها کاملاً منقرض شد و یکی از این 3 گونه ببر مازندران یا همان ببر هیرکانی بود، در نتیجه ببر مازندران در همان سال برای همیشه منقرض شد. اینکه میگویند ببر "آمور " شبیه ببر "مازندران " است درست است اما همه ببرها همخانواده و شبیه هم هستند و مهم این است که ژن و نژاد آنها متعلق به کدام منطقه است.
میانکاله؛ خانهای که به عمر ببر نر کفاف نداد
---------------------------------------------------------
میانکاله، منطقه تحت حفاظت محیط زیست در استان گلستان قرار بود زیستگاه این 2 ببر وارداتی شود. زیستگاهی که با دست دست کردن محیط زیست به عمر ببر نر کفاف نداد.
به گفته محمدیزاده؛ معاون رئیسجمهور و رئیس سازمان محیط زیست 5 میلیارد تومان بودجه برای فراهمکردن شرایط زیست ببرها مورد نیاز بود، بودجهای که آنقدر تأمین نشد تا ببر نر مرد.
ضیائی؛ مدیر پروژه احیای ببر مازندران از میانکاله تحت عنوان "آغل " یاد میکند چون این منطقه نه تنها امکانات اولیه زیست جانوران را ندارد بلکه پوشش گیاهی آن هم توسط دامهای موجود در این منطقه از بین رفته است و دامداران منطقه حتی علوفه را نیز از بیرون از این منطقه تهیه میکنند.
منطقهای که اگر قرار بود ببرها در آن رهاسازی شوند یا باید گرازهای منطقه خوراک ببرها میشدند یا مرالهایی که انسانها در آنجا رهاسازی میکردند.
قرار بود برای احیای ببر مازندران 35 کیلومتر آخر جزیره میانکاله آمادهسازی شود.
صدوق؛ معاون محیط طبیعی سازمان محیط زیست در رابطه با تناقضهای موجود درباره میزان وسعت زیستگاه اختصاص داده شده به ببرهای وارداتی، گفته است: فضایی که در حال آماده شدن است 10 هکتار است، اما در آینده تغییر خواهد کرد و تمام جزیره میانکاله به ببرهای وارداتی اختصاص داده میشود.
احساس حقارتی که نتیجهاش "مرگ ببر " شد
------------------------------------------------------------
معاون محیط طبیعی سازمان محیط زیست با انتقال ببرها به ایران اعلام کرد: " اگر بالای میلیاردها تومان در این زمینه سرمایهگذاری شود ارزش دارد؛ زمانی که در فرودگاه روسها ببرها را با امکانات بسیار بالایی آوردند و پلنگها را بردند، احساس حقارت کردیم. در روسیه برای اینگونه تحقیقات سرمایه گذاری میشود و مسئولانشان توجه زیادی به این امر دارند. "
آیا بهتر نبود درباره پروژهای که مسئولان محیط زیست اینقدر به ارزش آن واقف هستند و کمبود امکانات داخلی را میبینند، کمی دقت نظر بیشتری به خرج داده میشد و 8 ماه این 2 قلاده ببر در حداقل امکانات یک باغ وحش رها نمیشدند که حالا پس از مرگ یکی از این ببرها مسئولان محیط زیست و باغ وحش پارک ارم به دنبال مقصر بگردند و دلایلی را مطرح کنند که همان همزدن بیشتر قضایا است که کوتاهی مسئولان روشنتر میشود.
معاون محیط طبیعی سازمان محیط زیست از همان ابتدای ورود ببرها به ایران اعلام کرد که "کارشناسان داخلی تجربه نگهداری از ببرها را ندارند و از تجربه روسها در این زمینه بهره میبریم. با مرگ ببر نر همه به دنبال نوع بیماری هستند که ببر به آن دچار شده است و کسی از تجربه روسها در نگهداری ببرها نمیپرسد، آیا زیستگاه موقت ببرها مورد بازرسی این کارشناسان قرار نگرفته است؟ اگر قرار بود ببر نر پس از 8 ماه بمیرد یعنی کارشناسان ایرانی به این نتیجه نمیتوانستند برسند؟
4توله ببر سیبری ادامه دهنده راه ببرهای وارداتی در ایران
--------------------------------------------------------------------------
در حالیکه گمانهزنیها درباره مختومهشدن پرونده احیای ببر مازندران در ایران با مرگ ببر نر سیبری قوت گرفته است، طبق تفاهمنامه سازمان محیط زیست بر اساس گفتههای معاون محیط طبیعی سازمان محیط زیست روسیه 4 توله ببر دیگر را به ایران میفرستد.
ببرهایی که حداقل دو گزینه برای ورود آنها باید مورد توجه قرار گیرد، وحشی بودن و شناسنامه سلامت.
مرگ ناشی از "ایدز "، "گوشت خر " و "مشمشه "
-------------------------------------------------------------
با مرگ ببر نر سازمان محیط زیست اعلام کرد که ببر بیماری "مشمشه " داشته است، یک بیماری باکتریایی مسری خطرناک که اغلب سبب ابتلای تک سمیها میشود. این بیماری مشترک بین انسان و حیوان، به شدت کشنده است.
به گفته محمدباقر صدوق؛ معاون محیط طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیط زیست بیماری "مشمشه " در باغ وحش ارم تهران شیوع پیدا کرده است که به گربهسانان منتقل میشود.
اگر واقعاً ببر نر مبتلا به این بیماری باشد علاوه بر جانوران باید تمام افرادی که در باغ وحش ارم هستند نیز در قرنطینه نگهداری شوند چون این بیماری بین انسان و حیوان مشترک است. این در حالی است که مسئولان باغ وحش ارم و سازمان محیط زیست امروز جلسه مشترکی درباره بررسی علت مرگ ببر دارند.
امیر الهامی؛ مدیر باغ وحش پارک ارم تهران معتقد است: در زمان تحویل این 2 قلاده ببر سیبری به باغ وحش ارم، سازمان محیط زیست هیچ شناسنامه سلامتی را تحویل باغ وحش نداده و تنها به یک برگه واکسینه شدن ببرها کفایت کرده است.
به گفته وی سازمان محیط زیست قرار بود از باغ وحش پارک ارم تنها به عنوان یک زیستگاه موقتی یک تا 2 ماهه استفاده کند اما این یک ماه و 2 ماه تبدیل به 4 ماه، 6 ماه و در نهایت 8 ماه شد که بالاخره هم این "ببر نر سیبری " مرد.
مدیر باغ وحش پارک ارم تهران درباره اقدامات دامپزشکی درباره این 2 قلاده ببر سیبری میگوید: تمام اقدامات دامپزشکی این 2 قلاده ببر به عهده خود سازمان محیط زیست بود و باغ وحش تنها محل زندگی این ببرها بود و ما هیچ مسئولیتی نداشتیم.
الهامی ادامه میدهد: ببرهای سیبری در باغ وحش کاملا جدا از دیگر جانوران نگهداری میشدند به طوریکه محل نگهداری هر قلاده ببر هم جدا از ببر دیگر بود.
مدیر باغ وحش پارک ارم تهران یادآور میشود: دامپزشک خود محیط زیست زمانی که ببر را مورد معاینه قرار داد تست FIV گرفت که همان "ایدز گربهسانان " محسوب میشود این یکی از احتمالات بود از سوی دیگر تشخیص بیماری را داد که ناشی از مصرف "گوشت خر " است.
آنها اعلام کردهاند که ببر این بیماری را از شیرهای باغ وحش گرفته است در حالیکه شیرهای باغ وحش بعد از ابتلای ببر به بیماری مبتلا به این بیماری شدهاند پس ما هم میتوانیم بگوییم که شیرهای باغ وحش ارم از آن ببر سیبری بیماری گرفتهاند.
ببری که در سردخانه پارک پردیسان آرام گرفته است
----------------------------------------------------------------
در حالیکه مسئولان سازمان محیط زیست از بالاترین رده امروز (شنبه) جلسهای را با مسئولان باغ وحش پارک ارم و دامپزشکی برگزار کردهاند تا بالاخره علت مرگ ببر نر را متوجه شوند، لاشه ببر نر در سردخانه پارک پردیسان آرام گرفته است. لاشهای که اگر زنده بودن آن برای سازمان محیط زیست افتخاراتی را علیرغم صرف میلیاردها تومان هزینه به همراه داشت شاید در صورت بیمار نبودن بتواند برای محیط زیست درآمدزا باشد.
علت مرگ ببر نر روسی ساعت 14 امروز توسط محمدباقر صدوق؛ معاون محیط طبیعی سازمان محیط زیست در نشست خبری اعلام خواهد.
منابع